
درباره تاریخچه سیگار میدانیم که کریستوف کلمب تنباکو را به اروپا آورد، شخصی به نام نیکو سیگار را در پاریس رواج داد و به احترام او اسم ماده فعال سیگار را نیکوتین گذاشتند. بعد از اینکه مسجل شد که سیگار اعتیاد زا است نحوه تبلیغات شرکت ها ی دخانیاتی عوض شد و عکس کابو ها را بر روی پاکت سیگار زدند به این معنا که انسان های شجاع و عقاب سیگار می کشند و نکته با اهمیت این است که برای خیلی افراد اصلا همین که سیگار خطر زا هست، جذابیت دارد.
آنچه مانع فرد سیگاری در ترک سیگار میشود، ترس است. ترس از اینکه وی بدون سیگار قادر نخواهد بود از عهده ی فشارهای روانی برآید، از مناسبات اجتماعی و خوردن غذا لذت ببرد، تمرکز کند و …. در واقع این ترس است که باعث میشود ما سیگار بکشیم؛ ترس از اینکه زندگی بدون سیگار هرگز نشاط سابق را نخواهد داشت و نیز ترس از احساس محرومیت.
آن دسته از شما که فکر میکنید سیگار کشیدن فقط یک عادت است از خود بپرسید چرا عادتهایی همچون ورزش کردن را به آسانی ترک میکنیم اما عادتی مثل سیگار را نه؟
به نظر من سئوالی که پرسیدنش خیلی اهمیت دارد این است که سیگار چه کمکی به ما میکند؟ یا اصلا چرا باید سیگار را ترک کنیم؟ از جوابهای این سئوال میتوانیم به عنوان انگیزه های ترک استفاده کنیم.
یکی از نکات جالب توجه درمورد سیگار این است که چون اولین سیگار طعم بسیار بدی دارد، ذهن خام و بی تجربه ی ما مطمئن میشود که امکان ندارد به سیگار معتاد شویم و تصور میکنیم که چون از سیگار لذت نبردیم پس هر زمان که اراده کنیم میتوانیم آن را کنار بگذاریم. همین نکته درمورد دسترسی پذیری به سیگار هم وجود دارد؛ برخی اعتقاد دارند اگر میزان دسترسی پذیری به سیگار آسان باشد و همیشه در دسترس باشد انگیزه ی مصرف کمتر است. با ذکر یک مثال ساده نشان میدهم که این موضوع درست نیست. در دوره ی کارشناسی ام دکه ی سیگار فروشی دقیقا روبروی درب دانشگاه قرار داشت. رفت و آمد برای خرید سیگار از درب خوابگاه حداقل 40 دقیقه زمان لازم داشت. خیلی از دوستان سیگاری چون حوصله ی این زمان را نداشتند نمی آمدندپائین و سیگار نمیخریدند، حتی از دوستان میشنیدم که میگفتند وقتی یک پاکت سیگار میخریم میزان مصرفمان به مراتب بیشتر است تا وقتی نخ به نخ میخریم.
جالب است فرد سیگاری با سیگاری کشیدن سعی دارد به لذتی برسد که قبل از اعتیادش بهطور طبیعی از آن برخوردار بوده، یعنی آرامش، آسایش خاطر و اعتماد به نفس. تا قبل از معتاد شدن به دخانیات بدن ما نیازی به نیکوتین ندارد، سپس نیکوتین را به بدنمان تحمیل میکنیم و زمانیکه سیگار را کنار میگذاریم مقدار نیکوتین در بدن کاهش یافته و احساس درد میکنیم که در واقع این درد جسمانی نیست، فقط احساس خلاء روحی است.
نیکوتین علاوه بر اینکه یک ماده مخدر میباشد سم بسیار مهلکی است که در حشره کش ها از آن استفاده میشود. اگر مقدار نیکوتین موجود در یک نخ سیگار را مستقیما به رگ فردی تزریق کنند باعث مرگ وی میشود. اگرچه نیکوتین به این علت که خیلی سریع باعث اعتیاد میشود، قوی ترین ماده مخدر دنیا است اما اعتیاد به آن زیاد شدید نیست و چون ماده مخدری است که خیلی سریع عمل میکند، فقط سه هفته کافی است تا 99 درصد آن از بدن خارج میشود.
دلیل اصلی سیگار کشیدن تسکین بخشیدن به درد ناشی از نکشیدن سیگار است. تمام لذتی که فرد از سیگار کشیدن میبرد پایان دادن به یک نوع عطش یا هوس است، خواه این عطش فیزیکی باشد که برای دریافت نیکوتین است و خواه روانی باشد که به واسطهی نخاراندن محل خارش است.
(اگر سیگار م یکشید) هر کاری که میکنید سعی نکنید با فشار آوردن به ذهن خود سیگار کشیدن را فراموش کنید. این یکی از عواملی است که باعث افسرده شدن افرادی میشود که با استفاده از نیروی اراده اقدام به ترک سیگار میکنند. آنها هر روز تلاش میکنند تا این امید را در خود زنده نگه دارند که سرانجام روزی بهطور کامل سیگار را فراموش کنند. این عمل مانند آن است که شما قادر به خوابیدن نباشید و هرچه بیشتر در این مورد نگران شدید، خوابیدن برایتان سخت تر خواهد شد.
اگر سیگار می کشید این سوال کلیدی را پاسخ دهید: اولین سیگار خود را بعد از چند دقیقه پس از بیداری روشن می کنید؟ هرچقدر سریعتر این کار را انجام میدهید، میزان وابستگیتان شدیدتر است.
دکتر آرش جواهری
متخصص اعتیاد