این نکات را بخشی از زندگی تان کنید و آن موقع عشق بین شما و همسرتان بیمه می شود
نکات این گونه است:
هیچ موقع به ازدواج تان بی توجهی نکنید. رابطه ی بین شما موجودی زنده است. اگر به آن رسیدگی کنید، زنده می ماند، و گرنه می میرد
بهترین اسلجه در جنگ ماندگاری رابطه، آگاهی از ظرافت و شکنندگی رابطه احساسی در ازدواج است. در زندگی پر مشغله ما، اهمییت ندادن به همسر به سادگی اتفاق می افتد
از همسرتان بپرسید «چه کاری باید انجام دهم که حس کنی الویت اولم ازدواج مان است؟ کاری هست که باید انجام دهم یا انجام ندهم تا به تو ثابت کنم برای من اهمییت داری؟».
نکته کلیدی در اینجا این است که گفته های همسرتان را حتی اگر خودتان قبول ندارید، جدی بگیرید.
وقت گذراندن باعث پیوند و صمیمیت بین زوج ها می شود، پایه و اساس نزدیکی و عشق عمیق بین افراد است. وقتی مشکلات کوچک و اذیت کننده رخ می دهند، اگر پیوند احساسی با همسرتان داشته باشید، می توانید به راحتی این مشکلات را نادیده بگیرید و به همسرتان اعتماد کنید، ولی وقتی این پیوند وجود نداشته باشدف مشکلات کوچک به معضلاتی بزرگ تبدیل می شوند.
اگر فرزند داشته باشید، پیدا کردن زمانی مختص به دو نفرتان خیلی سخت است، ولی باید این موضوع را الویت اول خود قرار دهید.
بدترین پیشنهادی که می توان به زوجی که تازه ازدواج کرده اند، داد این است که هر بار که ناراحت، ناانید، عصبی، معذب یا کلافه شده اند، آن را به همسر خود ابراز کنند. ابراز تمامی افکار منتقدان نسبت به همسر، پیش زمینه را برای یک فاجعه فراهم می کند. اینکه به دفعات همسرتان را تصحیح یا عیب یابی کنید، در او تغییری ایجاد نمی کند و به هدف شما (ازدواج بهتر) کمکی نمی کند.
تحقیقات نشان داده است که برای اینکه ازدواج موفقیت آمیز باشد، باید نکات مثبت ان بیش از نکات منفی اش باشد. اگر شما در مورد مشکلات کوچک مرتب به همسرتان غر بزنید، فاز تدافعی تبدیل به حالت عادی او می شود؛ و زمانی که به مشکلی واقعا بزرگ بر می خورید و می خواهید در موردش با همسرتان صحبت کنید، او با خود می گوید« باز شروع شد، دیگه چی شده؟» و توجه لازم دریافت نخواهید کرد.منتظر زمان درست باشید
یکی از رایج ترین الگوهای رفتاریی در زوج ها این است که یکی از دو نفر به شدت از چیزی دلخور و ناراضی است، ولی هیچ صحبتی در این مورد نمی کند. مه طور معمول دلیلش چنین است.
در سال های اول ازدواج، وقتی چیزی دردناک و اذیت کننده رخ می داد، فرد موضوع را با همسرش به اشتراک می گذاشت. ولی چیزی تغییر نیم کرد و یا حتی بدتر، نگرانی او بی اهمیت شمرده می شد. وقتی درخواست او برای تغییر، مورد توجه قرار نمی گرفت، فرد حس می کرد که چرداختن به این موضوع هیچ فایده ای ندارد.
ماه ها می گذرد و ناراحتی ابراز نمی شوند و سپس اتفاقی می افتد و دیگر فرد نمی تواند این موضوع را هم در درون خود بریزد، ولی به جای اینکه این احساسات منفی با آرامش و با روش سازنده ای ابراز شوند، به صورت خشمی به نظر بیش از اندازه(در مقایسه با اتفاق اخیر) بروز پیدا میکند و چون این خشم از نظر او غیر منطقی است، باز هم نادیده گرفته می شود. یافتن مشکلاتی که جلوی نزدیکی شما و همسرتان را می گیرد و صحبت کردن در مورد آن ها، حائز اهمیت است.
انتقاد کردن از همسر، از تعریف کردن از او آسان تر است. بهترین روش برای ایجاد تغییر مثبت در افراد، مشاهده اصلاحات انجام شده و تشویق آن ها است. هر چند وقت، به همسرتان ارزش و اهمیتش را به او بگویید. در مورد نکات مثبتش با او صحبت کنید. کوچک بودن این نکات اصلا مهم نیست. به همسرتان بگویید که کارهایی که برای شما انجام می دهد، چقدر ارزشمند هستند.
منبع: التیام از خیانت زناشویی/ میشل وینر، دیویس
[custom_posts_slider_2 category=”کودک و نوجوان”]